نرمان «بندها» (Lacci) نوشتهی دومنیکو استارنونه، اثریست درخشان و کمحجم اما بسیار تأثیرگذار، که در عین سادگی ظاهری، لایههای پیچیدهای از روابط انسانی، تعهد، خیانت، رنج، و بازسازی را به تصویر میکشد.
این رمان در سال ۲۰۱۴ در ایتالیا منتشر شده است و یکی از مهمترین آثار معاصر در ادبیات ایتالیا محسوب میشود که به واسطهی نگاه عمیقش به روان انسان و نهاد خانواده، با استقبال گستردهای روبهرو شده است.
مضمون کتاب بندها از دومنیکو استارنونه
در بطن رمان بندها، با خانوادهای روبهرو هستیم که سالها پیش بر اثر خیانت پدر به مرز فروپاشی رسیده است، اما همچنان تلاش میکنند در قالب یک «خانواده» باقی بمانند. راوی در ابتدا آنا است، همسر خیانتدیدهای که در دهه ۱۹۷۰ با دو فرزند کوچک، شوهرش آلدو را ترک میکند و مجبور میشود باری از مسئولیت، تحقیر، و تنهایی را به دوش بکشد.
اما روایت محدود به یک دیدگاه نمیماند: در ادامه، صدای آلدو – مردی که در پی آزادی و گریز از مسئولیت، خانوادهاش را ترک کرده است – شنیده میشود. سپس در بخش پایانی، روایت به دو فرزند خانواده منتقل میشود که خود قربانیان خاموش این شکاف هستند.
استارنونه در این رمان، بهطرزی استادانه با «بندها» – که استعارهای از تعهدات خانوادگی، زناشویی، والدگری و نقشهای تحمیلی اجتماعی است – بازی میکند. این بندها گاهی بهمثابه طنابی هستند که اعضای خانواده را به یکدیگر میدوزند، و گاهی همان بندها، چون زنجیری عمل میکنند که آزادی را سلب مینماید.
سبک نگارش و ساختار کتاب بندها
استارنونه با ایجاز و ظرافت قلم میزند. سبک نگارشش واقعگرایانه، اما نه از نوع سادهانگارانهی آن است؛ بلکه واقعگرایی او آمیخته به تحلیلهای روانشناختی پیچیده، لحنهای متغیر، و بازتابهای ذهنی عمیق است.
روایت چندصدایی رمان، بهویژه در سه بخش اصلی آن، به خواننده اجازه میدهد تا از زوایای مختلف به یک اتفاق نگاه کند؛ خیانتی که نهتنها یک خطای اخلاقی بلکه بحرانی هستیشناختی برای همهی اعضای خانواده میشود.
در کنار روایت، مکان نیز اهمیت بالایی دارد. ناپل – شهری که در بسیاری از آثار استارنونه حضوری پررنگ دارد – در این رمان نیز نقشی کلیدی ایفا میکند. فضایی شلوغ، سنتی، گاه خشن و گاه نوستالژیک که زیرساخت روانی شخصیتها را میسازد.
تحلیل شخصیتهای کتاب بندها اثر دومنیکو استارنونه
-
آنا: زنی قوی، سنتی، رنجکشیده اما پُر از غرور. او نمایندهی نسلی است که برای حفظ خانواده، هویت شخصیاش را قربانی میکند، اما هرگز نمیبخشد.
-
آلدو: مردی روشنفکر، تحصیلکرده و اهل فکر است که در تلاش برای یافتن خویشتن واقعی، قربانی خودخواهیاش میشود. او شاید آزاد شده باشد، اما هرگز رهایی نمییابد.
-
فرزندان: دو موجود خاموش، بین والدینی که یا بیش از حد حضور دارند یا بیش از حد غایباند. در بخش پایانی، ما شاهد بازگشتِ صدا و نگاه آنها هستیم؛ و اینجاست که درک میکنیم زخم واقعی، نه بر تن والدین، بلکه بر جان فرزندان مانده است.

پیام مرکزی کتاب بندها از دومنیکو استارنونه
«بندها» فقط دربارهی یک ازدواج شکستخورده نیست؛ دربارهی تعهد, آزادی و عواقب آن، و اینکه انسانها گاهی آنقدر درگیر یافتن خود میشوند که نمیدانند در این مسیر چه چیزهایی را از دست میدهند است.
این رمان پرسشهایی تلخ و بیپاسخ مطرح میکند:
اینکه آیا گذشت زمان زخمها را درمان میکند؟ آیا میتوان گذشته را پاک کرد و از نو آغاز نمود؟ یا بندهایی که یکبار ، تا ابد، حتی در غیاب عشق، بسته شدهاند ما را به یکدیگر گره میزنند؟
دومنیکو استارنونه کیست؟
دومنیکو استارنونه (Domenico Starnone)، نویسنده، روزنامهنگار و فیلمنامهنویس ایتالیایی است که در سال ۱۹۴۳ در ناپل به دنیا آمد. او یکی از مهمترین چهرههای ادبیات معاصر ایتالیاست که بیش از پنجاه سال در عرصهی فرهنگی کشورش فعال بوده است. استارنونه بهخاطر نثر دقیق، نگاه اجتماعی نافذ، و پرداخت روانشناختی شخصیتها، جایگاه ویژهای در میان نویسندگان نسل خود دارد.
استارنونه در آغاز حرفهاش، بهعنوان روزنامهنگار و معلم فعالیت میکرد. نگاه اجتماعی و انتقادی او نسبت به نظام آموزشی، خانواده، و ساختارهای قدرت در جامعه ایتالیا، در نوشتههای اولیهاش بهخوبی نمایان بود. او سپس وارد دنیای رماننویسی شد و آثاری منتشر کرد که برخی از آنها، از جمله «شوخی» و «تو قول دادی»، با اقتباسهای سینمایی نیز همراه شدند.
از اواخر دهه ۹۰ میلادی، آثارش بیش از پیش جنبهی ادبی عمیقتری به خود گرفتند و او به عنوان یکی از ستونهای ادبیات مدرن ایتالیا تثبیت شد. رمان «بندها» نقطهی اوج این سیر است، رمانی که در فهرست نهایی جایزهی استرگا – معتبرترین جایزهی ادبی ایتالیا – نیز قرار گرفت.
ویژگیهای سبک نگارشی و جایگاه استارنونه در ادبیات معاصر
استارنونه در نوشتن، به سادگی سطحی قائل نیست. آثار او در نگاه اول ساده، کوتاه و روایی هستند، اما در عمق، مخاطب را با پرسشهای عمیق انسانی مواجه میکنند. او استاد تصویرسازی روانشناختی است؛ بدون آنکه به دام توصیفهای طولانی یا شعارهای اخلاقی بیفتد. نثرش عاری از پیرایه است اما سرشار از معنای ضمنی.
استارنونه، همپای نویسندگانی چون ایتالو کالوینو و ناتالیا گینزبورگ، بهنوعی ادبیات خانوادگی و اجتماعی را در ایتالیا بازتعریف کرده است. او نشان داده که خانواده، با تمام جنبههای سنتی و مدرنش، همچنان یکی از منابع اصلی الهام در ادبیات است؛ و از دل همین روابط بهظاهر تکراری، میتوان به درک تازهای از انسان رسید.
رمان «بندها» را میتوان آینهای دانست که تصویر انسان معاصر را – با همهی تضادها، ترسها، نیازها و خیانتهایش – بازتاب میدهد. دومنیکو استارنونه با مهارتی بینظیر، از دل زندگی روزمره، فلسفهای پنهان میسازد که تا مدتها ذهن خواننده را درگیر نگه میدارد. او نویسندهایست که بندها را نه فقط روایت میکند، بلکه آنها را باز میکند، گره میزند، و دوباره به خواننده میسپارد؛ تا خود قضاوت کند.
شما میتوانید کتاب بندها- دومنیکواستارنونه را از شهر کتاب که واقع در همیلا سنتر است تهیه کنید و از خواندن آن لذت ببرید.